مقاله در مورد پیش فرضهای روانشناسی کار
اولین پیش فرض روانشناسی کار این است
که اقتصاد و صنعت با نیروی فکری و یدی انسان
هدایت می شود . بنابراین سلامت فکری ونیروی
دستی انسان نقش مهمی در بهبود عملکرد تولید دارد.
دوم با توجه به رشد روز افزون زمینه های اجتماعی ،
اقتصادی و صنعتی بدون در نظر گرفتن جنبه های روانی
مسائل انسان نمی توان به صورت عقلایی و منطقی
مسائل نیروی انسانی را در محیط کار حل کرد .
سومین پیش فرض این است که روانشناسی کار
بر این اساس استوار است که برای حل مسائل انسانی
در کار رابطه کارگر و کارفرما حل کرد . مبتنی بر اصول
و حقایق روانشناسی باشد مطمئنأ سیر صعودی در تولید
و سرمایه متجلی خواهد شد .
چهارم این است که روان و رفتار مدیر و کارکنان تحت
تأثیر عوامل محیطی و وراثتی است.
پنجم (روانشناسی کار) بی توجهی به تفاوتهای
فردی در کار منجر به شکست مدیریت می شود .
ششم این است که هم می توان رضایت کارگران
را بهبود بخشید و هم بازده کار آنها را افزایش داد .
موارد استفاده از روانشناسی کار
می توان به دو قسمت ۱ – کارگزینی ۲ – سازگار کردن
کار با شایستگی ها و توانائیهای انسان تقسیم کرد .
۱ – کارگزینی شامل انتخاب و راهنمایی کارگران ،
آموزش آنها ،ارزیابی های شغلی، برآورد درجه
سختی کار و انگیزه ها .
۲ – درباره سازگار کردن کار با شایستگی و حدود
و توانایی انسان می باشد که این زمینه خاص
تحت عنوان Human Energinr مهندسی نیروی
انسانی یا سازگار کردن ماشین با انسان .
توسعه روانشناسی کار
با تأسیس آزمایشگاه روانشناسی توسط ویلهلم
ورنب در سال ۱۸۷۹ در شهر آلمان روانشناسی از
سه ناحیه جدا شد و به صورت یک علم مستقل در آمد
و همانند علوم تجربی به آزمایش و سنجش محرکها
و پاسخ ها ویا عوامل موثر در ایجاد رفتار پرداخت
بتدریج با پیشرفت علم روانشناسی مکتب های متعدد
بانظریه ها و برداشت های متفاوتی بوجود آمد
که می توان مکتبهای ساختارگرایی (کارکرد گرایی- فانشلائیسم)
روانکاوی مکتب گشتالت و رفتارگرایی اشاره کرد .
ساختار گرایان : عقیده دارند همانگونه که ترکیبات
شیمیایی از عناصر و اجزای تشکیل یافته اند تجربه های
پیچیده روانی نیز از حالتهای ساده روانی ساخته
شده اند و وظیفه روانشناس کشف و شناخت ساخت
آگاهی و قانون تشکیل دهنده آن می دانند .